برندسازی یا تبلیغات؟ پشت پرده همه آنچه که نمی‌خواهند بدانید!
در این مقاله می‌خوانیم:
اگر جزو آن دسته از افرادی هستید که مدام از خودتان می‌پرسید برندسازی یا تبلیغات؟ روی کدام باید برای کسبوکارتان سرمایه‌گذاری کنید، جای درستی را برای مطالعه انتخاب کرده‌اید!
این روزها بیش از هر زمان دیگری کسب‌وکارها در دنیای ما جابازکرده‌اند و شاید شما هم صاحب یکی از همین کسب‌وکارها باشید. اگر چنین است، خوب است بدانید یکی از چالش‌های پیش رویتان آن است که روی برندینگ سرمایه‌گذاری کنید یا تبلیغات؟ این سؤالی است که به‌سادگی نباید از آن بگذرید! می‌دانید چرا؟ چون تا حدود زیادی موفقیت و شکست کسبوکارتان در گرو همین انتخاب است! حقیقتش را بخواهید، شما نباید یکی را انتخاب کنید؛ بلکه باید هر دو را در یک راستا پیش ببرید. اما چگونه؟
اینجا هستید تا بدانید:
- تبلیغات چیست؟
- بهترین راهکارهای تبلیغات در دنیای امروز چیست؟
- بازاریابی چیست؟
- چگونه بازاریابی موفقی را تجربه کنیم؟
- برندسازی یا تبلیغات؟ کدام را انتخاب کنیم؟
به خواندن ادامه دهید و آژانس دیجیتال مارکتینگ پالادیوم را تا انتها همراهی کنید:
برندسازی یا تبلیغات؟ برندسازی چیست؟
پیش از آنکه بخواهیم به شما بگوییم برندسازی یا تبلیغات؟ خوب است ابتدا با تعریف این دو آشنا شویم. در نگاه اول این دو مفهوم شباهت‌های بسیار زیادی دارند، این در حالی است که هرکدام اهداف جداگانه‌ای را دنبال می‌کنند و لازم است هر دو را به‌خوبی بشناسید.
برای آنکه بدانید برندسازی چیست، خوب است ابتدا بدانید برندسازی چه چیزهایی نیست؟! باورهای غلط زیادی در رابطه با آن وجود دارد که لازم است همه آن‌ها را به چالش بکشیم و به تعریف درستی از برندینگ برسیم.
برندسازی، لوگوی شما، شخصیت کسبوکارتان، پیام، داستان و یا هویت بصری کسب‌وکار شما نیست! همه این موارد به نحوی نشان‌دهنده هویت کسب‌وکار شما هستند، اما هیچ‌کدام نمی‌توانند برند شما باشند.
برندسازی مجموعه‌ای از فعالیت‌های بلندمدت و کوتاه‌مدت کسب‌وکار شما است که این قدرت را به آن می‌دهد تا مخاطبان دلخواهتان را جذب کنید، پرورش دهید و درنهایت به مشتری وفادار تبدیل کنید. برندسازی به معنای آن است که از نام کسب‌وکار شما در بازار تجاری به‌خوبی یاد شود و مشتریان خاص خودتان را داشته باشید. در ادامه با انواع برندسازی آشنا خواهیم شد.
انواع برندینگ
انواع مختلفی از برندینگ وجود دارد که در اینجا رایج‌ترین مدل‌های آن را مشاهده می‌کنید:
برندسازی محصول
برندینگ محصول یا Product Branding برای شناسایی محصولات خاص و تأثیرگذاری آن‌ها بر ادراک مشتری و بازار، استفاده می‌شود. اگر نگاهی به اطراف بیندازید، می‌بینید محصولات متنوعی در اطرافتان وجود دارند که در برندینگ و مارکتینگ آن‌ها از رنگ‌های استراتژیک، لوگوهای خلاقانه و شعارهای به‌یاد‌ماندنی استفاده شده است. همه این موارد به آگاهی از برند کمک می‌کند و به ریشه احساسات مخاطب نفوذ می‌کند و همان‌طور که اشاره کردیم، با ویژگی‌های خاص خود بین مشتریان شناخته می‌شود.
برندسازی شخصی
برندینگ شخصی یا Personal Branding زمانی رخ می‌دهد که یک فرد خاص با ویژگی‌های خاص خود شناخته می‌شود. این ویژگی‌ها می‌تواند مجموعه مهارت‌های منحصربه‌فرد، شخصیت و نوع تعامل با دنیای اطراف باشد. شاید این نوع برندینگ بیشتر بین هنرمندان، سیاستمداران و ورزشکاران رایج باشد، اما در دنیای تجارت، برندسازی شخصی شما می‌تواند میزان اثرگذاری‌تان را بیشتر کند. همچنین اعتمادسازی، کسب شهرت و ورود به فرصت‌های جدید برای شما ساده‌تر می‌شود.
برندسازی شرکتی
برندینگ شرکتی یا Corporate Branding مانند برندسازی شخصی است، با این تفاوت که برای یک شرکت انجام می‌شود، نه یک فرد! برندینگ و مارکتینگ شرکتی معمولاً به استراتژی زیادی نیاز دارد؛ زیرا ابعاد مختلفی از شرکت را شامل می‌شود؛ ازجمله محصولات، خدمات مشتریان، فرهنگ کارمندها و ارتباط آن شرکت با بازار. همه این‌ها در کنار هم باید در یک معرفی درست و اصولی، در ذهن بازار و مخاطب باقی بماند.
برندسازی فروشگاهی
برندینگ فروشگاهی یا Retail Branding یکی از مؤثرترین رفتارهای مارکتینگ در حوزه فروش کالا است. اگر دقت کرده باشید، بعضی فروشگاه‌های موفق در سراسر دنیا طوری طراحی شده‌اند که با ورود به آن‌ها، احساس می‌کنید در دنیای آن برند با ویژگی‌های منحصربه‌فرد آن قدم برداشته‌اید. گاهی حتی موسیقی پخش‌شده در فروشگاه نیز باعث می‌شود خاطره حضور در آنجا از ذهن شما پاک نشود و برندسازی به بهترین شکل ممکن انجام شود. اگر مخاطبان و مشتریان، با فضای برند فروشگاهی شما ارتباط مثبتی بگیرند، یعنی در برندینگ فروشگاهی موفق بوده‌اید. روند این نوع برندینگ باید بسیار استراتژیک و فاقد هرگونه تقلید باشد.
برندسازی خدمات
برندینگ خدمات یا Service Branding برخلاف سایر مواردی که گفتیم، مربوط به یک محصول مادی و ملموس نیست. در این موضوع، برندینگ و مارکتینگ مربوط به یک خدمتی است که به مشتریان ارائه می‌شود و با توجه به اینکه مانند فروش کالا، نتیجه آن سریع نیست، برندینگ آن دشوارتر است. اگر می‌خواهید برندینگ خدمات انجام دهید، به خلاقیت، استراتژی و فناوری‌های نوآورانه نیاز دارید. برای مثال، به‌روز بودن و استفاده مؤثر از شبکه‌های اجتماعی، از فاکتورهای مهم برندینگ خدمات هستند که امروزه بیشتر استفاده می‌شوند.
برندسازی آنلاین
برندینگ آنلاین یا Online Branding زمانی انجام می‌شود که یک شرکت از طریق سیستم‌های آنلاین و وب‌سایت‌ها، بازار هدف خود را می‌سازد. برندینگ و مارکتینگ آنلاین باید به نحوی پیش رود که کاراکتر برند شما در دنیای حقیقی را از بین نبرند؛ و یا برعکس، در معرفی هویت آن اغراق نکنند. همچنین با توجه به رقابت و تنوع بالاتری که در حوزه فروش آنلاین وجود دارد، برندینگ کاری سخت و طاقت‌فرساتر می‌شود و معمولاً به افراد آگاه و توانمند در این زمینه سپرده می‌شود.
در واقع اگر بخواهیم ساده‌تر مفهوم برندینگ را باهم بررسی کنیم باید بگوییم این برندسازی می‌تواند شامل همه پیام‌های تبلیغاتی و یا غیر تبلیغاتی کسبوکارتان شود. شما با برندسازی به کمک استراتژی که در پیش می‌گیرید، شخصیت کسبوکارتان، هویت آن، هدف آن و … را همه و همه نشان می‌دهد.
- وقتی پیامی را برای مخاطبانتان ارسال می‌کنید، در حال برندسازی هستید.
- وقتی وب‌سایتتان را راه‌اندازی می‌کنید، در حال برندینگ هستید.
- وقتی داستانی از خودتان را تعریف می‌کنید، برندسازی می‌کنید.
- و هزاران اقدام دیگری که همه کسب‌و کارها برای نشان دادن خودشان و ساختن برندشان، در پیش می‌گیرند.
یکی از مهمترین مسائلی که لازم است درباره برندینگ بدانید آن است که برندسازی فرآیندی یک‌شبه نیست و مدت‌زمان زیادی طول می‌کشد تا شما نتیجه دلخواهتان را بگیرید. معمولاً کسب‌وکارهای بزرگ، زمان و منابع زیادی را صرف برندسازی می‌کنند.
ممکن است با خودتان بگویید آیا ارزشش را دارد؟ در پاسخ باید بگوییم بدون شک برندینگ ارزش همه وقت و هزینه‌هایش را دارد. اگر چنین نبود، بهترین کسب‌وکارهای دنیا تا این اندازه برای برندسازی اهمیت و ارزش قائل نبودند.
برندسازی یا تبلیغات؟ بازاریابی چیست؟
و اما بازاریابی برای کسب‌وکار!
اگر در ابتدای راه کسبوکارتان هستید، به‌احتمال‌زیاد، بیشتر، نام بازاریابی به گوشتان خورده‌است. بازاریابی یا همان Marketing به مجموعه فعالیت‌ها و فن‌هایی که شما برای دادن پیام‌های کسبوکارتان برای تأثیرگذاری بر روی مخاطبان و تشویق آن‌ها به خرید انجام می‌دهید، گفته می‌شود.
یکی از مهمترین تفاوت‌هایی که بازاریابی با برندینگ دارد آن است که تمرکز مارکتینگ روی فروش است و معمولاً در بازه کوتاه‌مدت‌تری نسبت به برندسازی اتفاق می‌افتد. ازاین‌رو، می‌توانیم این برداشت را داشته باشیم که بازاریابی، همواره معرفی کسب‌وکار و تشویق مشتریان به خرید است.
اگر بخواهیم به شکلی دیگر مارکتینگ را تعریف کنیم، باید بگوییم بازاریابی، تبلیغ یک کسب‌وکار در بازار، برای فروش است.
به عنوان مثال:
- اگر برای سئو و بهینه شدن وب‌سایتتان قدم برمی‌دارید، بازاریابی می‌کنید.
- اگر از انواع تبلیغات استفاده می‌کنید، بازاریابی می‌کنید.
- اگر از بازاریابی محتوا برای ارزش دادن به مخاطبانتان استفاده می‌کنید، بازاریابی می‌کنید.
- و هزاران روش دیگری که از آن‌ها می‌توان با عنوان تبلیغات و بازاریابی برای کسب‌وکارها یاد کرد.
برندسازی یا تبلیغات!
یکی از بزرگ‌ترین اشتباهاتی که مردم و صاحبان کسب‌وکارها در رابطه با بازاریابی و برندینگ می‌کنند، آن است که برندسازی و تبلیغات را باهم یکسان در نظر می‌گیرند و تفاوتی بین آن‌ها قائل نیستند. اکنون که شما با تعریف این دو آشنا هستید و تا حدودی به درک خوبی رسیده‌اید، مانند آن‌ها نباشید!
بازاریابی همواره به‌عنوان زیرمجموعه‌ای از برندینگ قرار می‌گیرد؛ چراکه بخشی از برند است. اگر هرگونه فعالیت تبلیغاتی انجام می‌دهید یا کمپین‌هایی را برگزار کرده‌اید، شما در راستای بازاریابی قدم برداشته‌اید.
درست است که بازاریابی همواره در زیر پرچم برندینگ قرار می‌گیرد، اما عکس این مورد صادق نیست.
با وجود همه این موارد، بازاریابی و برندینگ به هم متصل هستند و کارهای زیادی را برای هم انجام می‌دهند، اما جدا از هم هستند. این روزها، اگر می‌خواهید پا به بازار بگذارید باید محصول و خدماتی را ارائه کنید که از بقیه رقیبان متمایز است. برای داشتن چنین موفقیتی در کسب‌وکار، لازم است هم برندینگ را در پیش بگیرید و هم بازاریابی. این دو تا حدودی مکمل هم هستند و یکدیگر را تقویت می‌کنند.
بیایید با یک مثال ساده، برندسازی یا تبلیغات را برایتان ملموس‌تر کنیم. فرض کنید شخص شما، شمایی که اکنون در حال خواندن این مطلب هستید، با عنوان بازاریاب شناخته می‌شوید. شما به‌عنوان یک انسان، توانایی‌های خاص و منحصربه‌فرد خودتان را دارید. اگر شخصیتتان را به‌گونه‌ای ساخته باشید که دیگران شما را بشناسند و از شما حساب ببرند و در یک‌کلام، قدرت داشته باشید، به‌احتمال‌زیاد تأثیرگذاری‌تان نسبت به فرد دیگری که این موارد را ندارد، چندین و چند برابر است.
شما استعدادهای خاصی دارید، توانایی‌های منحصربه‌فرد خودتان را دارید و همه این موارد برای ساختن آن شخصیت تأثیرگذار به شما کمک کرده‌اند. در لابه‌لای همه این توانایی‌ها، یکی از آن‌ها قدرت ارتباطاتتان است. این قدرت به شما کمک زیادی می‌کند تا دوستانتان را متقاعد کنید محصولات شما را خریداری کنند. این قدرت به تأثیرگذاری نهایی شخصیتتان کمک می‌کند و به‌تنهایی، به فروشتان کمک می‌کند.
به‌احتمال‌زیاد تا اینجای مطلب حدس زده‌اید، شما در این مثال، همان برندینگ هستید و قدرت ارتباطاتتان، بازاریابی است.
در نظر داشته باشید، یکی از بزرگ‌ترین مزیت‌های بازاریابی آن است که به‌راحتی قابل‌اندازه‌گیری است. درواقع شاخص‌هایی برای آن وجود دارد که می‌توانید به این نتیجه برسید که آیا بازاریابی‌تان موفق عمل کرده‌است، یا خیر!
بااین‌وجود، در آخر باید بگوییم برندینگ و بازاریابی هر دو به هم نیاز دارند. شما از بازاریابی می‌توانید برای تقویت برندسازی کسبوکارتان استفاده کنید. استراتژی بلندمدتی برای برندینگ داشته باشید و در این بین، یکی از کارهایی که به‌صورت کوتاه‌مدت در این بازه انجام می‌دهید، بازاریابی محصولات و خدماتتان باشد.
اگر جزو آن دسته از افرادی هستید که می‌خواهید با ۰ تا ۱۰۰ بازاریابی و برندینگ برای کسبوکارتان آشنا شوید و فعالیت‌های آن را شروع کنید، ادامه مطلب را از دست ندهید!
در ادامه با هرکدام و راهکارهای موفقیت در آن‌ها به‌صورت مجزا آشنا می‌شویم.
برندینگ، از نان شب برای کسبوکارتان واجب‌تر است!
پیش از هر چیز بیایید باهم روراست باشیم و به یک نقطه‌نظر یکسان برسیم. برندینگ، چیزی نیست که در کسبوکارتان قابل‌مشاهده باشد! درواقع این مفهوم در اتاق بازاریابی، اتاق رئیس شرکت و … دیده نمی‌شود. برندینگ نوعی تعامل و نگاه مخاطبان به کسب‌وکار شما است. آن تصویری که از کسبوکارتان در ذهن مخاطب نقش می‌بندد، همان برندینگ است.
به‌عنوان‌مثال فرض کنید کسب‌وکاری دارید و خدمات یا محصولاتی را به مخاطبانتان ارائه می‌کنید. بنا به دلایلی، مشتریان، شما را به رقیبان ترجیح می‌دهند و می‌خواهند از خدمات یا محصولات شما استفاده کنند. در چنین شرایطی، بدون شک آن‌ها راهی برای تعامل با شما پیدا می‌کنند. مثلاً از طریق وب‌سایت یا شبکه‌های اجتماعی‌تان با شما ارتباط برقرار می‌کنند و نیازشان را برطرف می‌کنند. گاهی در صورت نیاز با تیم پشتیبانی شما در ارتباط خواهند بود تا روند خرید آن‌ها تمام شود.
بعد از پایان این فرایند، تصویری از کسب‌وکار شما در ذهن مخاطبانتان شکل می‌گیرد. درواقع هر تجربه و تعاملی که مخاطب با شما دارد، تصویری را در ذهنش ایجاد می‌کند که از آن با عنوان کسب‌وکار شما یاد می‌کند. این تصویر دقیقاً همان “برند” کسبوکارتان است.
این تصویری که در ذهن مخاطب ایجاد می‌شود، بیش از آنچه فکر می‌کنید مهم و حیاتی است. می‌دانید چرا؟ چون این تصویر دقیقاً مانند سکه‌ای است که دو رو دارد. اگر محصولی خلاقانه داشته باشید، از بسته‌بندی‌های جذاب استفاده کنید و رضایت مشتری را در تمام فرایند خرید جذب کنید، این تصویر و درنهایت همان برندتان به‌خوبی در ذهن او نقش می‌بندد. این در حالی است که اگر رضایت کافی را نداشته باشد یا ارزش‌افزوده‌ای به او ارائه نکنید، برندسازی موفقی نداشته‌اید. دقیقاً در چنین شرایطی است که رقیبان با خدمات خوب، تصویر بهتری را ایجاد می‌کنند و این شما هستید که از بازار عقب می‌مانید.
تعامل با مشتری، حرف اول را می‌زند
آیا تا به حال به تابلوهای راهنمایی رانندگی توجه کرده‌اید؟ معمولاً هرکدام از آن‌ها به یک سمت اشاره می‌کنند و اگر مسیر هرکدام را دنبال کنید به یک مقصد خاص می‌رسید. تصویر این تابلوها را به‌خوبی در ذهنتان حفظ کنید؛ چراکه می‌خواهیم فهم برندسازی و اهمیت تعامل با مخاطبانتان را به کمک این تابلوها آسان‌تر کنیم.
در نظر بگیرید هر تعاملی که با مشتریانتان در بخش‌های مختلف کسب‌وکار برقرار می‌کنید، به‌منزله یکی از همین تابلوها است. به‌عنوان‌مثال فرض کنید محصولی را به مخاطب ارائه می‌دهید که بسیار خلاقانه و خاص است و مشابه آن بسیار کم پیدا می‌شود. در کنار آن، بسته‌بندی جذابی دارید که حس خوبی را به مخاطب القا می‌کند. هرکدام از این دو مورد، یک فلش برای بردن ذهن مخاطب به سمت خاصی هستند.
در کنار این دو مورد، فلشی هم وجود دارد که تیم پشتیبانی‌تان با لحن بدی با مخاطب صحبت کرده است. این مورد هم فلشی را ایجاد کرده است که ذهن مخاطب را به سمت ناراحتی و نارضایتی از برند شما سوق داده است.
تمامی این فلش‌ها را که کنار هم بگذارید، تصویری نهایی به دست می‌آید که همان برند شما است. اکنون بعد از بحث برندسازی یا تبلیغات به‌خوبی می‌دانید که برندینگ شامل تک‌تک پیام‌هایی می‌شود که به مخاطبانتان می‌دهید و یکی از آن‌ها، تبلیغات است.
از این پس، قلق کار تا حدودی دستتان آمده است و می‌دانید که باید تک‌تک تعامل‌هایی که با مخاطب دارید را زیر ذره‌بین بگذارید و از پیام‌هایی که می‌فرستید، تصویری مثبت و دوست‌داشتنی از کسبوکارتان ایجاد کنید.
دیزنی، یکی از موفق‌ترین‌های دنیا در برندنیگ است!
اکنون‌که به درک درستی از برندسازی یا تبلیغات رسیده‌اید، می‌خواهیم با مثالی قدرت برندینگ را دراین‌بین به شما نشان دهیم. دیزنی را می‌شناسید مگر نه؟ به‌احتمال‌زیاد چنین است؛ چراکه راجع به یکی از محبوب‌ترین و جذاب‌ترین مجموعه‌های تفریحی آمریکا صحبت می‌کنیم. جالب است بدانید دیزنی خودش را به‌عنوان “خوش‌گذرانی جادویی برای خانواده‌ها” معرفی می‌کند. این لقب، خودش جذابیت زیادی دارد؛ چه برسد به آنکه واقعاً به دنیای دیزنی سفر کنید!
در هر حال، دیزنی از روز اول این برند قدرتمند را نداشته‌است و بدون شک کارهایی برای برای تقویت برندینگ کسب و کارش انجام داده‌است. مهمترین کاری که دیزنی انجام داده‌است و ما هم از شما می‌خواهیم تا آن را در اولویت قرار دهید، آن است که به تعامل‌های کسب و کارش با مخاطبان توجه فوق‌العاده‌ای کرده‌است.
اولین و شاید مهمترین کاری که دیزنی برای برندش انجام داده‌است، ساختن فیلم‌هایی است که اکثر مردم دنیا حسابی با آن خاطره دارند. به عنوان مثال “دزدان دریایی کارائیب” یکی از محبوب‌ترین این فیلم‌ها است. جدا از فیلم‌ها، تقریباً تمام کودکان در سرتاسر دنیا با انیمیشن‌های دیزنی خاطره دارند. انیمیشن‌هایی که آن‌قدر جذاب و قدرتمند ساخته‌شده‌اند که بزرگ‌سالان هم از دیدن آن‌ها غرق لذت می‌شوند. ازجمله این انیمیشن‌ها می‌توان به سیندرلا، زیبای خفته، سفیدبرفی، پینوکیو و … اشاره کرد.
اما این انتهای ماجرا نیست! درواقع دیزنی تنها به ساختن فیلم‌ها برای تعامل و تقویت برندش در ذهن مخاطبان اکتفا نکرده است. یکی دیگر از بهترین کارهایی که دیزنی برای تعامل انجام داده است آن است که شخصیت‌های فانتزی فیلم‌هایش را در پارک‌ها، شبیه‌سازی می‌کند و تعامل را بیش از هر زمان دیگری بالا می‌برد.
دیزنی، جزو آن دسته از کسب‌وکارهایی است که نوآوری و خلاقیت‌های زیادی را برای تعامل با مخاطبان به خرج داده است و می‌تواند الگویی فوق‌العاده باشد.
تمام کارهایی که دیزنی انجام داده است را می‌توان به پازلی شبیه‌سازی کرد که هرکدام از آن‌ها بخشی از تصویر نهایی را شکل می‌دهند. این تکه‌های پازل که در کنار هم قرار می‌گیرند، یک شکل نهایی را ایجاد می‌کنند که همان تصویر در ذهن مخاطب و برندینگ دیزنی است.
چرا باید برای برندینگ ارزش زیادی قائل باشیم؟
شاید برایتان غیرقابل‌باور باشد، اما شاید یکی از مهمترین دلایلی که شکست یا موفقیت کسبوکارتان را رقم می‌زند، همین برندینگ است. درواقع وجه تمایز بین شما و رقیبانتان همین برندسازی است. بااین‌وجود، اهمیت برندینگ تنها به همین مورد ختم نمی‌شود و در ادامه با دلایل بیشتری آشنا می‌شوید:
شناخت شده‌تر می‌شوید!
همین حالا به یکی از کسب‌وکارهای ایده‌آل‌تان فکر کنید. می‌دانستید اینکه شما این کسب‌وکار را به‌عنوان کسب‌وکار محبوبتان انتخاب کردید، به دلیل برندسازی آن است؟ شما هم می‌خواهید محبوب افراد دیگری باشید؟ پس برای برندینگ‌تان زیاد تلاش کنید.
شما به هر اسمی که در بازار خاص خودتان شناخته شوید، این اسم بخشی از برندتان را شکل می‌دهد. این اسم می‌تواند مثبت و یا منفی باشد. اگر وجه مثبت آن را تقویت کنید، از خودتان تصویری حرفه‌ای می‌سازید و شناخته‌شده‌تر می‌شوید.
اگر ابتدای مطلب را یادتان باشد، گفتیم برند شما لوگوی شما نیست! درست است که لوگو به‌عنوان برند شما شناخته نمی‌شود، اما می‌تواند تأثیر زیادی روی آن بگذارد. لوگو دقیقاً مانند عکسی است که در صفحه اول شناسنامه‌تان از خودتان دارید. شمای حقیقی به کمک این تصویر شناخته می‌شوید و اهمیت زیادی دارد.
لوگو هم به برند شما هویت می‌دهد و باید ارزش زیادی برای آن قائل باشید. توصیه می‌کنیم از سایت‌هایی که لوگو را به‌صورت آماده در اختیارتان قرار می‌دهند استفاده نکنید! چراکه نمی‌توانید خلاقیت زیادی را برای طراحی هویت برندتان به خرج دهید. برای طراحی لوگو، سراغ افراد و تیم‌هایی بروید که با تجربه کافی و داشتن دانش کافی، به شما در این زمینه کمک می‌کنند.
بخش بیشتری از بازار را به خودتان اختصاص می‌دهید!
مطمئناً شما هم مانند هر کسب‌وکار دیگری می‌خواهید فروشتان را بیشتر کنید و مشتریان به سمت شما بیایند تا به سمت رقیبانتان!
فرض کنید شما مشتری هستید و می‌خواهید سرمایه‌ای را به یک کسب‌وکار بدهید. به‌عنوان‌مثال می‌خواهید از آن کسب‌وکار، سهامی را بخرید و یا از محصولات و خدمات آن استفاده کنید. در چنین شرایطی چه دلیلی باعث می‌شود که کسب‌وکاری را برای این کار انتخاب کنید؟
بدون شک، یکی از مهمترین دلایلی که به شما قدرت انتخاب می‌دهد آن است که آن کسب‌وکار تا چه اندازه شناخته‌شده است. درواقع هرچقدر کسب‌وکار شناخته‌شده‌تر باشد، اعتماد به آن آسان‌تر می‌شود.
آیا تابه‌حال با افرادی مواجه شده‌اید که وفاداری خاصی نسبت به یک برند موبایل دارند؟ درواقع بهتر است بگوییم آدم‌ها در دنیای امروز به دودسته تقسیم می‌شوند. گروهی از آن‌ها طرفداران پروپاقرص اپل و محصولاتش هستند و این برند را با هیچ‌چیز دیگری عوض نمی‌کنند. در مقابل گروهی هم هستند که از طرفداران سامسونگ و دیگر برندهای اندرویدی هستند و با دلایل و منطق مختلف، اپل را رد می‌کنند.
اینکه برندها چنین نفوذ و قدرتی داشته باشند که برخی از افراد، آن‌ها و محصولاتشان را با هیچ‌چیز عوض نکنند؛ همه و همه در گرو یک برندینگ حرفه‌ای است و با همین برندسازی است که مشتریان را از آن خودتان می‌کنید.
بنابراین، برندینگ به شما این امکان را می‌دهد با تصویر خوبی که از خودتان در ذهن مخاطبان به جای می‌گذارید، مشتریان وفاداری به دست بیاورید و در ادامه هم مخاطبان خاص خودتان را به دست آورید.
حس‌وحال خوبی برای کارمندانتان می‌سازید!
با وجود همه تعریف و تمجیدهایی که از برندینگ کردیم، مطمئناً می‌دانید که برندسازی رضایت مشتریان را برای کسبوکارتان به ارمغان می‌آورد. البته این تنها مشتریان نیستند که از این حس خوب بهره‌مند می‌شوند، بلکه کارمندان شما هم این حس رضایت را دریافت می‌کنند.
می‌پرسید چگونه؟ اگر کارمندانتان برای برند محبوبی کار کنند که حسابی در جامعه شناخته‌شده است و از محبوبیت خوبی برخوردار است؛ بدون شک به خودشان افتخار می‌کنند و حس خوبی خواهند داشت.
پیشنهاد می‌کنیم برای آنکه این حس تعلق‌خاطر را بیشتر کنید، از لوگو برندتان در محیط کار استفاده کنید. این کار تأثیر فوق‌العاده در کیفیت کار آن‌ها خواهد گذاشت.
کمی بشنویم از دنیای تبلیغات …. !
پیش از آنکه وارد دنیای جذاب تبلیغات شویم، بیایید این کلمه را برای خودمان باز کنیم. همان‌طور که پیش‌ازاین هم به آن اشاره کردیم، تبلیغات به معنای رساندن پیام است. پیامی که به مخاطبانتان می‌فرستید تا توجه آن را به کسبوکارتان، ایده خلاقانه‌تان، محصولتان یا هر چیز دیگر جذب کنید.
درواقع تبلیغات یک Call To Action عمومی است که در عرض چند دقیقه مخاطبتان را هدف می‌گیرد و پیامی را به او می‌رساند.
از قدرت تبلیغات چه می‌دانید؟
آیا تابه‌حال به این موضوع فکر کرده‌اید که تبلیغات تا چه اندازه می‌تواند قدرت داشته باشد؟ اگر جزو آن دسته از افرادی هستید که تجربه چندانی در بحث تبلیغ کردن ندارید و به‌تازگی وارد این دنیا شده‌اید، برایتان غیرقابل‌باور است؛ اما این روزها، تمام دنیای ما سرشار از تبلیغات است. این تبلیغات به‌قدری خودشان را در زندگی مردم جای‌داده‌اند که شما به خودتان می‌آیید و می‌بینید که کاری که تبلیغات از شما خواسته است را انجام داده‌اید! (البته هر تبلیغی، این قدرت را ندارد!)
شما کافی است سر جایتان بایستید و برای ادامه زندگی منتظر تبلیغات باشید. آن‌ها به شما خواهند گفت چطور زندگی کنید، چطور فکر کنید، چه بخرید، چه بپوشید و جواب هزاران سؤال دیگر را به شما می‌دهند.
ممکن است همین حالا با خودتان بگویید مگر می‌شود این‌گونه باشد؟ بیایید دست از مقاومت کردن برداریم و قبول کنیم که تبلیغات بیش از آن چیزی که فکر می‌کنیم برای کسب‌وکار تأثیرگذار است.
آیا زمانی که فروشگاه‌های اینترنتی وجود نداشتند را به یاد دارید؟ در آن زمان برای پیدا کردن محصول دلخواهتان چه‌کاری را انجام می‌دادید؟ احتمالاً سری به تمامی مغازه‌ها می‌زدید و درنهایت، آن چیزی را که ایده‌آل‌تان است پیدا می‌کردید و خریداری می‌کردید.
اما بعد از به وجود آمدن فروشگاه‌های اینترنتی به شما این وعده داده شد که همه محصولات را با زمان کمتری مشاهده کنید و به‌راحتی اقدام به خرید کنید. فوق‌العاده است مگر نه؟ اگر همین حالا فکر کنید، شاید شما تمایلی به استفاده از فروشگاه‌های اینترنتی نداشته باشید، اما از آن استفاده می‌کنید و دنیای امروز ایجاب می‌کند که چنین سبک زندگی داشته باشید.
تبلیغات هم دقیقاً چنین است! پیام‌های تبلیغات به‌سادگی این قدرت را دارند که شما را به سمتی هدایت کنند.
بیایید درمورد یک مثال دیگر صحبت کنیم.
بدون شک شما هم تجربه این را داشته‌اید که به‌قصد خرید یک محصول خاص راهی بازار شده‌اید. به‌عنوان‌مثال فرض کنید پیرهنی خاص را می‌خواستید. شما برای این نوع از پیرهن به بازار رفتید، اما با پیرهن یا نوع لباس دیگری به خانه برمی‌گردید و از خریدتان هم حسابی راضی هستید.
به نظرتان چه اتفاقی افتاده است؟ احتمالاً فروشنده با حرف‌هایش، شما را متقاعد کرده است که نوع دیگری از پیرهن برایتان بهتر است و بیشتر به شما می‌آید و کارایی آن‌هم بیشتر است. در چنین شرایطی شما هم حرف او را قبول کردید و محصولی که او می‌خواست را خریداری کردید.
کاری که فروشنده برای شما انجام داد، چیزی شبیه تبلیغات است. به همین شکل است که تبلیغات به زندگی‌ها شکل می‌دهد! (در ادامه بیشتر غافل‌گیر خواهید شد!). پس اگر کسب‌وکاری دارید، اصلاً از قدرت آن غافل نشوید و در پاسخ به برندسازی یا تبلیغات، هر دو را در پیش بگیرید.
تبلیغاتی تأثیرگذار به کسبوکارتان هدیه دهید!
در آخر، هدیه‌ای برایتان داریم و در انتهای بحث برندسازی یا تبلیغات، می‌خواهیم راجع به تأثیرگذارترین تبلیغ‌ها صحبت کنیم. این بخش به شما کمک می‌کند تا شما هم تبلیغی تأثیرگذار به کسبوکارتان هدیه بدهید.
درست است که تبلیغات قدرت بسیار زیادی دارد، اما نه هر تبلیغی! این روزها بیش از هر زمان دیگری مخاطبان با انواع تبلیغات بمباران می‌شوند. از درودیوار خیابان‌ها، وب سایت‌ها، شبکه‌های اجتماعی و … انواع تبلیغات می‌ریزد. دراین‌بین، بدون شک مخاطبان همه وقت و توجهشان را به آن‌ها نمی‌دهند و تنها بعضی از آن‌ها هستند که می‌توانند حسابی نظر مخاطب را به خود جلب کنند و پیام لازم را به او بدهند.
همین حالا به شرایط خاصی توجه کنید و خودتان را در آن موقعیت بگذارید. فرض کنید در حال رانندگی در جاده‌ای هستید و انواع بیلبوردها در این مسیر برای تبلیغات وجود دارد. به‌احتمال‌زیاد شما به هیچ‌کدام از آن‌ها توجهی نمی‌کنید و به مسیرتان ادامه می‌دهید.
اما در همین بین احساس گرسنگی می‌کنید. درست از اینجا به بعد شما به بیلبوردهایی توجه می‌کنید که نوعی توجه و اشاره به غذا دارند. به‌عنوان‌مثال ممکن است معرفی یک رستوران در نزدیکی شما باشد.
بنابراین یکی از بهترین نکاتی که باید برای داشتن تبلیغاتی تأثیرگذار بدانید، آن است همیشه نیازی را کشف کنید و کسبوکارتان را طوری بسازید که آن نیاز را برطرف کند. چراکه در زمان نیاز، احتمال خرید مشتری بسیار بالا است.
اگر یادتان باشد، پیش‌ازاین گفتیم که تبلیغات برای ما به‌صورت غیرمستقیم تعیین تکلیف می‌کنند. این به معنای آن است که شما در کنار آنکه نیازی را حل می‌کنید، می‌توانید نیازی را به وجود بیاورید و خودتان هم آن را حل کنید.
به‌عنوان‌مثال، تبلیغاتی وجود دارد که می‌گوید این روزها با توجه به سبک زندگی مردم، پوست آن‌ها ویتامین‌های لازم را دریافت نمی‌کند و درنهایت با ضرر و زیان‌های زیادی مواجه می‌شوید. در آخر هم محصولی را به شما معرفی می‌کنند که ویتامین‌هایی که در این شرایط به آن نیاز دارید، به شما می‌دهد!
شما به این موضوع اصلاً فکر نکرده بودید. اما با دیدن این تبلیغات، احساس نیاز در شما شکل گرفت و نوعی دغدغه در شما برای حل آن به وجود آمد.
این را در نظر داشته باشید که یک تبلیغ فوق‌العاده به شما می‌گوید که به چه چیزهایی نیاز دارید، حتی پیش از آنکه خودتان متوجه آن‌ها باشید!
نکته دیگری که باید در نظر داشت این است که برای داشتن یک تبلیغات بی‌نظیر تأثیرگذار باید ویژگی‌های مشتریان خاص خودتان را به‌خوبی بشناسید.
اگر آن‌ها را به‌خوبی بشناسید، راحت‌تر هم می‌توانید با آن‌ها ارتباط بگیرید و با خدمات و محصولاتتان تجربه‌های بهتری برایشان بسازید.
و در نهایت …
و درنهایت، این هم از سیر تا پیاز دنیای برندسازی یا تبلیغات!
اکنون‌که تا اینجای مطلب همراه ما بودید، دیگر همه‌چیز را می‌دانید و این آگاهی را دارید که تبلیغات بخشی از برندسازی است. بخشی که حسابی نیاز به توجه و قدرت دارد و نباید هیچ‌کدام از این دو مورد را دست‌کم بگیرید!
سپاسگزاریم که وقت ارزشمندتان را برای خواندن این مطلب صرف کردید. اگر سؤال و یا تجربه‌ای از برندسازی یا تبلیغات دارید، در بخش نظرات با ما و دیگر خوانندگان مجله دیجیتال مارکتینگ پالادیوم به اشتراک بگذارید.
لطفا با امتیاز دادن به این مطلب از طریق ستاره‌های مقابل، برای ارائه خدمات بهتر به ما کمک کنید!
نظرات شما
