
هر روز و هر ثانیه در معرض تبلیغات مختلفی هستیم که برای جلب توجه ما هر کاری میکنند. مردی خندان روی اتوبوسی بزرگ به ما استفاده از سیمکارتی خاص توصیه میکند، بیلبوردی عظیم به دنبال معرفی پنیری با طعم منحصربفرد است و هر ثانیه نیز پیامکی روی صفحه تلفنمان نقش میبندد و ما را به شرکت در مسابقهای با جوایز به شدت ارزنده دعوت میکند. این تجربههای مشترکِ همه ما در این روزها است. اما تبلیغات واقعا چیست و لزوم و اهمیت آن در کسبوکار چگونه معنا پیدا میکند؟
معنای تبلیغات چیست؟
تبلیغات جلب توجه عموم به کسبوکار است. به کمک رسانههای مختلف تلاش میشود تا محصولات و خدمات به فروش بروند. تبلیغات باعث ایجاد خطی ارتباطی میان شما و مشتریان بالقوه و فعلیتان میشود. در واقع تبلیغات به دنبال آن است که مشتریان را نسبت به وجود محصول و خدماتی آگاه کند و آنها را متقاعد سازد که محصولات و خدمات نامبرده منطبق با نیازهایشان است. تبلیغات ابعاد مختلفی دارد. مثلا گاهی هدف از آن ایجاد آگاهی و معرفی است و گاهی حفظ و نگهداشت مشتریان فعلی. در هر حال تمام اقدامات تبلیغاتی در پی سوق دادن مشتری به برداشتن گامی رو به جلو است: گامی که منجر به خرید میشود.
تبلیغات برای کسبوکارهای مختلف چگونه است؟
اهداف تبلیغاتی باید در برنامهکسبوکاریتان لحاظ بشوند. برای مثال ممکن است به دنبال رسیدن به درصد خاصی در رشد فروش باشید یا تعداد بازدیدکنندگان از وبسایتتان را بالا ببرید و… . در هر حال این اهداف باید در برنامه کسبوکار نوشته و قید بشوند. اهداف هر کسبوکاری برای تبلیغ کردن متفاوت است. برای مثال:
استارتاپها:
استارتاپها در بازار جدید هستند و باید هویت خود را اثبات کنند. برای جلب توجه مخاطب و جذب مشتریان باید تبلیغات وسیعی صورت بگیرد.
کسبوکارهای در حال رشد:
وقتی هویت کسبوکار به اثبات رسید باید به دنبال راههایی جهت ایجاد تمایز نسبت به رقبا باشد و مشتریان را متقاعد کند تا محصول و خدماتش را امتحان بنمایند.
کسبوکارهای بالغ :
در این مقطع زمانی باید به مشتریان و مخاطبان یادآوری کرد که دلایل ادامه مصرف و استفاده از محصول و خدمات چیست.
برند شما در هر زمینهای که مشغول به فعالیت باشد نیارمند تبلیغات است. در فرایند تبلیغات باید ۴ موضوع مهم را در نظر داشته باشید: آگاهی بخشیدن به مخاطب، ایجاد علاقه در او، سوق دادن و متمایل کردن مشتری به خرید و در نهایت اقدام خرید. در مقوله تبلیغات باید مشتریان بالقوه را از وجود خود باخبر کنید و سپس با ایجاد علاقه و تمایل، در جهت فروش بیشتر گام بردارید.
برای تبلیغات باید بازار هدف خود را مشخص کنید. بازار هدف یعنی آن دسته از مشتریانی که با احتمال بیشتری محصول و خدمات شما را میپذیرند و استفاده میکنند. در گام بعدی باید میزان بودجه قابل استفاده در بخش تبلیغات را تعیین کنید و سپس به دنبال راهها و رسانههایی باشید که بیشترین تأثیرگذاری و دسترسی را در رابطه با مخاطب دارند. ایده و اجرای تبلیغات در بسترهای مختلف و رسانههای گوناگون نیز خود زمینه عمیق و گسترده دیگری است که باید با دقت زیاد سراغ آن بروید.
فرقی نمیکند که محصول شما در چه گروهی از محصولات قرار میگیرد. در هر حال نیاز به تبلیغات دارید. اکتفا کردن به روشهایی ساده و اعتماد به نیات خوب مشتری در تبلیغ محصول و خدمات، در دنیای پیچیده و متنوع امروز، خیالی گزاف است. تبلیغات اهداف مختلفی دارد:
ارتقای محصول
اولین گام و هدف تبلیغات معرفی محصول و خدمت است. شما به عنوان تولیدکننده وظیفه دارید که به مخاطب اطلاعرسانی کنید و بگویید محصولی درخور و مناسب به بازار عرضه کردهاید. محصول شما میتواند هر چیزی باشد. مثلا تبلیغ کردن برای شامپویی ساده همانقدر حائز اهمیت است که کمپینهای تبلیغاتی بزرگ سیاسی. قالبهای مختلف تبلیغاتی مانند: تبلیغات چاپی، محیطی، رادیو و تلویزیون، شبکههای اجتماعی و… بنا به نوع محصول و استراتژیهای بازاریابی باید مورد استفاده قرار بگیرند و در همه آنها باید به این پرسشهای مهم توجه کافی بشود: چه کسی؟ چه چیزی؟ چه موقع؟ کجا و چرا؟
آگاهیبخشی
به کمک تبلیغات است که مخاطب هدفتان نسبت به وجود محصولتان آگاه میشود و به مزایا و رفاهی که در اختیار میگذارد، وقوف پیدا میکند. بسیاری از مخاطبان هدف شما در صورت کسب آگاهی و آشنایی با محصول برای خرید آن اقدام خواهند کرد اما این مهم، تنها زمانی به وقوع میپیوندد که مخاطب مورد نظر به خوبی از وجود و در مرحله بعد مزایای آنچه بدان نیاز بالقوه دارد، آگاه بشود.
مقایسه
هدف دیگر تبلیغات، ایجاد فضا و زمینهای برای به چالش کشیدن محصولات و خدمات است. این چالش از طریق مقایسه برندها و محصولات مختلف میسر میشود. وقتی تبلیغ میکنید، در واقع به مخاطبان خود فرصت مقایسه خود با سایرین را میدهید. این فرصت شما را به چالشی برای بهتر شدن و توسعه مداوم دعوت میکند. شاید از رقبا بهتر باشید و شاید از آنها عقب باشید. در هر حال چالش ایجاد شده اجازه ماندن و درجا زدن را از شما سلب میکند.
نگهداشت مشتری
همانطور که عنوان شد، تبلیغات اهداف مختلفی دارد و بنا به عوامل مختلفی که درباره هر شرکت و محصول/خدمت وجود دارد، استراتژیها و در سطح بعدی، تاکتیکهای آن بسیار متنوع و متفاوت است. اما یکی از اصلیترین و مهمترین اهداف تبلیغات نگهداشت مشتری است. به این معنی که باید به مشتریان خود یادآوری کنید که همچنان در عرصه هستید. در بازار پررقابت و به شدت گسترده امروزی نمیتوان به ماندن و وفاداری مشتریان بر اساس شهود و حسننیتی که نسبت به آنها دارید، دل خوش کنید. برای بقا و رونق باید با تمام وجود و با بهرهگیری از اصول صحیح تبلیغاتی، همواره حضور خود را به مشتریان گوشزد کنید و تلاش کنید که در ذهن و قلب آنها ماندنی بشوید.
اینروزها به مدد فناوری و فضای مجازی، قدرت تبلیغات بیش از پیش هم شده است و لازمه تأثیرگذاری هر چه بیشتر در این صنعت گسترده که تلفیقی است از علم، هنر و مهارتهای گوناگون نیاز شدیدی به خلاقیت دارد. وجود ارتباطات گسترده، شبکهها و دریچههای اطلاعاتی وسیع جهانی، دیگر اجازه هیچگونه اشتباهی را به شما نمیدهد. پس خلاقیت، مهارت و دقت فراوانی برای به کارگیری روشهای تبلیغاتی گوناگون نیاز است. در روزگاری که تنها با یک جمله در صفحات اجتماعی خود میتوان دنیا را زیر و رو کرد، تبلیغات راه پر پیچ و خم و دشواری را پیش روی خود دارد.